به نظر شما، منظور از مدیریت دگرگونی و تحول چیست؟
چه حوزه هایی برای تحول وجود دارد؟
امروزه که محیط، پر از فرصت و تهدید است ما چه زمانی باید نگرش خود را تغییر دهیم؟
مدیریت دگرگونی یعنی همسو کردن تمامی اهداف، روش ها، منابع و فرهنگ بر اساس محیط جدید و فرصت های آینده. به عبارتی دیگر، اگر ما با شناخت فرصت ها و تهدیدها، مسیر و یا هدف خود را تغییر دهیم، در خود دگرگونی ایجاد کرده ایم.
اغلب سه حوزه برای دگرگونی وجود دارد:
- در حوزه ذهنیت (تفکر/ادراک): از بین بردن ذهنیت سنتی و ایجاد تصویری از آینده
- در حوزه انگیزه (احساسی): مواجهه با حس از دست دادن و ایجاد میل به موفقیت
- در حوزه رفتار (قابلیت): تغییر رفتار و توسعه قابلیتها و شایستگی ها
عمدتاً در سازمانها، نیروی انسانی از لحاظ فرهنگ و طرز فکر، در ۴ دسته قرار می گیرند:
- ۵۰ الی ۶۰ درصد نیروی انسانی دارای فرهنگ موفقیت هستند. در این نوع نگرش، هدف مهمتر از راحتی است، دگرگونی دائمی است و لذت بخش، حس کنجکاوی و نوآوری تقویت می شود و انرژی مثبت وجود دارد.
- ۳۰ الی ۴۰ درصد نیروی انسانی از فرهنگ قابلیتسازی برخوردارند. این فرهنگ یعنی یاد دادن قبل از دگرگونی و همراه با آن، ساده سازی تحول، ایجاد انگیزه درونی و ایجاد مشارکت در این فرآیند.
- ۵ درصد نیروی انسانی، فرهنگ انتقاد را دنبال می کنند. در این طرز فکر، منطق سازی ها اشتباه و گمراه کننده است.
- ۵ درصد نیروی انسانی نیز فرهنگ تضاد مخرب را انتخاب می کنند. یعنی گروه های ضد دگرگونی را ایجاد می کنند و به دنبال زیر آب زنی، ترور شخصیت و دور زدن هستند.

نگرش های مختلف نیروی انسانی در سازمان
یکی از بزرگترین موانع دگرگونی، پایبندی به دیدگاه سنتی است در حالیکه محیط تغییر کرده و رقابتی شده است. “پروفسور نجاتی گیلانی