راهکارهای مدیریت استرس
آنچه در این مقاله به اختصار خواهید خواند:
حقیقت این است که مدیریت ذاتاً نقش پراسترسی است. هر کسی که حتی مدت زمان کوتاهی در نقش مدیر قرار گرفته بر صحت این موضوع شهادت خواهد داد!
چرا مدیریت استرس در مدیران اهمیت ویژهای دارد؟
مدیری را تصور کنید که وقتی همهی کارها خوب پیش میرود صبور و آرام و حمایتگر است. مدیران ارشد از عملکردش رضایت دارند، اعضای تیم او بهرهوری بالایی در کار خود دارند و همکاران او نیز از این همکاری راضیاند. اما زمانی که کارها از روال عادی و مطلوب خارج میشود -پروژهها عقب میافتد، سازمان/واحد با کمبود بودجه مواجه میشود، مدیران او را بازخواست میکنند و عملکرد او را زیر سوال میبرند- سبک مدیریتی او به طور محسوسی تغییر میکند: پریشان و زودرنج میشود، دوست ندارد ارتباط زیادی با اعضای تیمش داشته باشد و در نتیجه کل تیم تحت مدیریت او وضعیت جدیدی پیدا میکنند، همه دربارهشان میگویند: “این تیم در مواقع فشار و بحران عملکرد ضعیفی دارد.” و تصویر مشخصی در ذهن کارکنان و همکاران چنین مدیری شکل میگیرد: “ما انگار به طور همزمان با دو نوع مدیر مختلف کار میکنیم.”
این دوگانگی رفتار و عملکرد یک ریشهی اصلی دارد و آن نبود توانایی مدیریت استرس در مدیران است.
بیثباتی در مدیریت –یک روز پرشور و روز دیگر سرد و بیتفاوت، یک روز خونسرد و حامی و روز دیگر پریشان و پرخاشگر- به مرور زمان باعث ایجاد ناامنی روانی و احساس عدم قطعیت و ابهام در کارکنان خواهد شد و در نهایت کاهش نرخ مشارکت و حفظ نیروی انسانی را به دنبال خواهد داشت.
حقیقت این است که مدیریت ذاتاً نقش پراسترسی است. هر کسی که حتی مدت زمان کوتاهی در نقش مدیر قرار گرفته بر صحت این موضوع شهادت خواهد داد! مدیران در هر سطحی، با طیف گستردهای از وظایف و مسئولیتها درگیرند و به طور روزانه باید تصمیمات زیادی بگیرند که اغلب تصمیماتی خطیر و حساساند –پروژههایی که مستقیما در آن درگیرند، وظایف فردیای که در سازمان بر عهده دارند، ارتباطاتی که باید آنها را در مسیر صحیح هدایت کنند؛ ارتباط با کارکنان، همکاران، مدیران مستقیم و غیر مستقیم، مشتریان کلیدی، تأمینکنندگان و …- بنابراین زمینهی زیادی برای ایجاد خستگی، تضاد و فشار در مدیران وجود دارد. به طور خلاصه، اگر مدیر هستید برای مضطرب بودن نباید به دنبال دلیل مشخص یا رخداد ویژهای باشید!
روشهای زیادی برای مدیریت استرس وجود دارد اما پایهی تمام این روشها خودآگاهی است. آگاهی به این موضوع که وجود استرس میتواند برای شما مشکلاتی ایجاد کند و این مشکلات ناخواسته به افرادی که تحت مدیریت شما هستند منتقل خواهد شد. قطعاً شما به عنوان یک مدیر نمیخواهید دو شخصیت متفاوت داشته باشید و دوست دارید رفتار و عملکردتان با ثبات باشد. اما زمان بروز یک مشکل و ایجاد یک بحران، بهترین موقع برای شناسایی و تشخیص صادقانه است (که ما در مشاوره سازمانها از آن به عنوان عارضهیابی نام میبریم).
5 روش ساده و کاربردی برای مدیریت استرس در مدیران
همانطور که گفته شد استرس میتواند یک مدیر آرام و منطقی را به فردی ناآرام و غیرمنطقی تبدیل کند. متاسفانه این موضوع رایج است و برای کارایی و بهرهوری مدیریت مانع ایجاد خواهد کرد.
اکنون که استرس را شناسایی کردیم و در صدد مقابله با آن هستیم چه گامهایی را پیش روی خود داریم؟
- از دید درست به موضوعات نگاه کنید: حقیقت این است که بسیاری از مواردی که در محل کار شما باعث استرستان هستند به قدری که شما فکر میکنید خطیر و مهلک نیستند. احتمالاً هیچکس در اثر این مسائل آسیب نمیبیند، بیمار نمیشود و نمیمیرد! بسیاری از بحرانهایی که در محل کار شما وجود دارند در واقع به این شدت نیستند که آنها را بحران بنامید. اولین مرحله برای مدیریت استرس این است که بتوانید از یک زاویه دید منطقی به مسائل نگاه کنید و آنها را در ابعاد حقیقیشان بسنجید.
- برای خود یک زمان اختصاصی در نظر بگیرید: یکی از دلایلی که مدیریت شغلی پراسترس است به زمان مربوط میشود؛ زمان برای کسی که به طور همزمان تعداد زیادی کار را انجام میدهد همیشه کم است. یکی از بهترین روشهای افزایش بهرهوری شما به عنوان یک مدیر، چهارچوببندی زمان و در نظر گرفتن یک محدودهی زمانی اختصاصی برای خودتان است. یک بازهی زمانی مشخص –مثلاً یک بعد از ظهر دوشنبه- را مختص خودتان در نظر بگیرید و هیچ جلسه، تماس تلفنی یا مزاحمت دیگری را در این بازه قرار ندهید (مقدار این بازهی زمانی اختصاصی، به نقش شما و نوع سازمان/کسبوکارتان بستگی دارد). این بازهی زمانی مختص خود شماست تا کارهای مهم عقبافتادهی خود را انجام دهید. این کارهای عقبافتاده –گاهی حتی بدون اینکه خودتان احساس کنید- فشار روانی و استرس زیادی به شما تحمیل میکنند.
به طور کلی، استرس یک جزء جداییناپذیر از مدیریت است، اما میتوان با برداشتن گامهای ساده و در عین حال سازندهای آن را تحت کنترل خود در آورد.
- با همکاران و کارکنان معاشرت کنید: شاید این کار از نظر خیلی از مدیران عجیب باشد. اما همکاران و کارکنان شما همانطور که میتوانند منبع استرس باشند میتوانند باعث شادی و رضایت شما هم بشوند. دقایقی از روز را در واحد یا سازمان خود قدم بزنید، آدمها را ببینید و با آنها معاشرت کنید. ممکن است فکر کنید در این صورت وقت خودتان یا کارکنان را تلف میکنید اما این کار دید بسیار خوبی از فعالیتهای روزانه افراد و چالشهای آنها به شما میدهد و برای شما نیز راهی سازنده برای شکستن روزتان و سبک شدن از بار استرسهای روزانه است.
- ورزش کنید: شاید این توصیه کلیشهای به نظر برسد اما تکراری بودن آن صحتاش را زیر سوال نمیبرد. ورزش و فعالیت بدنی مداوم و روزانه انرژی شما را افزایش میدهد، ذهنتان را شفاف میسازد و با ایجاد یک فضای ذهنی آرام و خالی از استرس، باعث بهرهوری هر چه بیشتر شما خواهد شد.
- یک شبکه ارتباطی حامی تشکیل دهید: خوشبختانه در سازمانها در هر اندازهای تعداد زیادی از افراد در کنار شما هستند (البته این موضوع ممکن است در مورد برخی سازمانهای بسیار کوچک یا استارتاپها صادق نباشد). با همکاران یا نیروهای مورد اعتماد خود، مدیران منابع انسانی، دوستان و هر کسی که به قضاوت و دید شفاف و توانایی حل مسالهاش ایمان دارید یک شبکه ارتباطی حامی تشکیل دهید و مطمئن باشید این شبکه یکی از مهمترین سلاحهای شما برای مبارزه با استرس شغلیتان خواهد بود.