آیا میتوانیم زندگی بدون استرس داشته باشیم؟
استرس بخشی از واقعیت زندگی انسانهاست. همه دائماً در تلاش هستیم تا اولویتهای خودمان، اطرافیانمان و محیطمان را با هم هماهنگ کنیم و پیش ببریم. تفاوت در اولویتها، ارزشها و دیدگاههای این ۳ گروه با هم، مغز ما را دچار گیجی میکند که: “من باید به کدامیک بپردازم؟”

محیطی که در آن زندگی میکنیم پر از تلاطم است: تلاطم اقتصادی و سیاسی، بحرانهای اجتماعی و طبقاتی؛ و به تبع آن فکر ما دائماً در تلاش است تا به نحوی به اینها رسیدگی و آنها را برای خود حل و فصل نماید.
از طرفی در اطراف ما افراد مختلفی وجود دارند که برخی هدفمند و برخی بدون برنامهاند. همیشه افراد بی برنامه برای افراد با برنامه استرس ایجاد میکنند، در حالی که برعکس این رابطه رخ نمیدهد. اگر بخواهیم تمرکزمان را در اختیار بقیه قرار دهیم تا اولویتهای آنها را حل کنیم، آنچه به دست میآوریم استرس در درون خودمان است. برخی افراد ناخودآگاه استرسی که دارند را به دیگران میدهند و اگرچه خودشان حس سبکتری بدست میآورند، ولی شخصی که این استرس را جذب کرده شرایط سختی پیش رو دارد. بنابراین تنها در صورتی که اولویتهای خودمان را به اولویتهای دیگران رجحان دهیم، میتوانیم تمرکزمان را برای رسیدن به اهدافمان حفظ کنیم که این زندگی ما را آسانتر و شادتر خواهد کرد.
۹ حوزه برای مدیریت اساسی استرس در کار و زندگی
مبنای این مقاله آن است که “ما باید فکرمان را به درستی مدیریت کنیم تا استرسمان مدیریت شود“. بنابراین آنچه در این بخش ارائه میشود همه مربوط به ارادۀ ما، ذهن ما و رویکردهای ماست؛ همه در کنترل خود ما.
اگر میخواهید استرستان را به صورت اساسی مدیریت کنید پیشنهاد میکنیم به ۹ حوزۀ زیر فکر کنید، شرایطتان را در هر حوزه درک کرده و روی باورهای مربوط به آن کار کنید:
راهکار مدیریت استرس ۱: پذیرش تفاوت فرهنگی بین ما و دیگران
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، افرادی که اطراف ما هستند با ما متفاوتند و ارزشها و خواستههای متفاوتی نسبت به ما دارند. باید بپذیریم که این تفاوتها جزئی از واقعیت زندگی است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که ارزشها و خواستههای ما و اطرافیان ما همیشه یکی باشد. اما سؤال این است که باید چه رویکردی نسبت به این تفاوتها باید در پیش بگیریم؟ انتخاب رویکرد دست خود ماست.
شنیدن حرف دیگران، اگر ندانیم چطور بشنویم و چطور اثر آن را روی خودمان مدیریت کنیم، میتواند برای ما استرس ایجاد کند. باید تفاوتهای خودمان را با دیگران بپذیریم و اجازه ندهیم هر تفاوتی روی ما اثر بگذارد.
راهکار مدیریت استرس ۲: پذیرش تفاوت دید ما به کار و زندگی نسبت به دیگران
اولویتهای زندگی ما، مربوط به ماست و دیگران نیز اولویتها و هدف زندگی خود را دارند. تعریف و جایگاهی که ما از کار و زندگی داریم برگرفته از شخصیت، اهداف و آیندۀ مطلوب ماست که لزوماً با دید دیگران یکی نیست. ممکن است کار برای ما اولویت باشد به این دلیل که خودمان را در کار پیدا و شکوفا میکنیم ولی از دید برخی از نزدیکانمان، کار یک زیرمجموعه کوچک از زندگی باشد که نباید زیاد به آن بها داد.
چطور باید راهکاری برای حوزه ۱و ۲ بیابیم؟
بگوییم: “اول جایگاه و هدف خودم”. من قرار است به هدفم برسم، اگر دیگران در این مسیر میتوانند مشارکت کنند چه بهتر؛ ولی بدون مشارکت آنها هم خودم به جلو حرکت میکنم. اگر بقیه عقیده و هدف من را قبول ندارند، من از آنها درخواست مشارکت نمیکنم و راهم را با اعتقاد ادامه میدهم.
راهکار مدیریت استرس ۳: مدیریت توقعات بیش از حد خود و دیگران
اصولاً گرایش به افزایش توقع در همه وجود دارد. اگر چارچوبی برای این موضوع نگذاریم، درخواستهای اطرافیان که بیشتر در جهت برآوردن منافع خودشان است، روز به روز از ما بیشتر میشود. پس برای مدیریت توقعات باید باور کنیم و به دیگران نشان دهیم که:
ما قرار نیست شریک مشکلات دیگران باشیم. اگر بتوانیم، به حل آنها کمک میکنیم ولی قرار نیست صاحب مشکلات دیگران شویم و استرس آنها را جذب کنیم. باید چارچوبی برای توقعات دیگران از خودمان و بالعکس بگذاریم.
راهکار مدیریت استرس ۴: مدیریت تضاد و تفاوت در اولویتها
همانطور که پیشتر اشاره کردیم افرادی که در اطراف ما هستند با ما و با یکدیگر متفاوتند. این تفاوتها با خودشان تضاد به همراه میآورند و برای ما تنش ایجاد میکنند. تضاد اگرچه انرژی ما را بالا میبرد، اما در صورتی که حالت احساسی به خود بگیرد انرژی و تمرکزمان را هدر میدهد و ما را از مسیرمان دور میکند. کاری که باید انجام دهیم دور نگهداشتن خودمان از تضادهای احساسی است تا بتوانیم منطق را ببینیم، منطقی تصمیم بگیریم حل تضاد چقدر برای ما حیاتی است و بر همین اساس برای پیدا کردن راهکار انرژی بگذاریم.
باید افرادی را دور خود جمع کنیم که با اولویتهای ما همسو هستند، دیدی که ما داریم را پذیرفتهاند و به آن احترام میگذارند، و این مبنای حقیقی دوستی ماست.
راهکار مدیریت استرس ۵: هدفمندی
یکی از راههای مهم مدیریت استرس، داشتن هدف است. هدفمند بودن باعث میشود تکلیفمان با زندگی واضح باشد، با قاطعیت در مسیر خود گام برداریم و معیاری برای انتخاب “همراه” در این مسیر داشته باشیم. اگر بخواهیم مسافرانی که با ما همسو نیستند را همراه خود ببریم سرعت حرکتمان آهستهتر شده، هدف ما از نظرات آنها تأثیر میپذیرد و دچار انحراف و سردرگمی میشویم.
باید هدفمان را مبنای انتخاب همراه قرار دهیم، و نه برعکس.
راهکار مدیریت استرس ۶: افزایش انرژی و دید مثبت
آدمهایی که دید مثبت دارند، همیشه جوانب خوب همه چیز را میبینند و تمرکزشان حرکت رو به جلو است. ولی برعکس، افراد منفی جنبه کاستیها و دشواریها را میبینند. افرادی که دید منفی دارند نه تنها تمرکزشان روی نیمه خالی لیوان است که حتی نیمه پر لیوان را هم زیر سؤال میبرند. این تفاوت در دید و انرژی بسیار بر ما تأثیر میگذارد و استرس افراد منفی نیز به ما منتقل میشود.
سعی کنیم افراد منفی و افراد بی برنامه را از خودمان دور کنیم تا استرس آنها به ما اضافه نشود. برعکس تا میتوانیم اطرافمان را با افراد مثبتنگر و هدفمند پر کنیم.
راهکار مدیریت استرس ۷: تمرکز
نداشتن تمرکز، یکی از عواملی است که گرایش ما را به سمت منفی برده و استرس ما را افزایش میدهد. عدم تمرکز باعث میشود به چیزهای مختلفی فکر کنیم و در عین حال به هیچکدام اعتقاد نداشته باشیم. باید هدفمان را شفاف کنیم، بر داشتهها و اهدافمان تمرکز کنیم، و همینطور سعی کنیم زیباییها و نعماتی که داریم را ببینیم و از خدا سپاسگزار باشیم.
باید در نظر داشت که پذیرش تمرکز ما برای دیگران راحت نیست: چون تمرکز ما روی موضوع مد نظرمان مترادف با کاهش توجهمان به دیگران است؛ و پذیرش اینکه آنها مرکز توجه ما نیستند برایشان خوشایند نیست. باید این موضوع را مدیریت کنیم.
راهکار مدیریت استرس ۸: پرهیز از رفتارهای عکسالعملی و فلسفهبافی
رویکرد ما کدام است: تحلیل کردن یا بلافاصله عکسالعمل نشان دادن؟ اگر نظری از دیگران میشنویم، سعی میکنیم منطق آن را ببینیم یا فوراً احساساتمان درگیر شده و فلسفه میبافیم؟ فلسفهبافی اگرچه ظاهر منطقی دارد، ولی پایۀ منطقی ندارد به این معنی که سعی داریم فکرها و رفتارهای نادرستمان را که برگرفته از احساسات کنترل نشده ماست، توجیه کنیم. این فلسفهبافی بصورت علمی sense-making نامیده میشود که خود پایهای است که برای ما استرس ما ایجاد میکند.
اگر سعی کنیم بجای عکسالعملی بودن و غر زدن، اول منطق را در هر موضوعی ببینیم، بیشتر در کنترل خواهیم بود و استرس ناشی از غلبۀ احساسات کاهش مییابد.
راهکار مدیریت استرس ۹: اعتماد به نفس
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند استرس بیشتری را هم تجربه میکنند؛ چون دائماً توجهشان به سمت کارهایی که نمیتوانند انجام دهند میرود و خودشان را با دیگران مقایسه میکنند. در نتیجه بجای اینکه به دنبال قابلیتسازی خود بروند دچار حسرت و حسادت میشوند. در صورتی که این احساسات مدیریت نشود، برای آنها دلسردی، افسردگی و عکسالعملهای منفی به دنبال خواهد داشت که منجر به افزایش استرس میگردد.
باور کردن خودمان، شناسایی نقاط قوت و ضعفمان، و برنامهریزی برای بالا بردن هدفمند توانمان (بجای اجازه ورود دادن به حس یأس و ناتوانی) باعث میشود اعتماد به نفس واقعی پیدا کنیم. باید بجای قیاس با دیگران، تنها خودمان را با خودمان و نسبت به هدفمان مقایسه نماییم.
بجای انتخاب استرس، این رویکردها را انتخاب کنیم:
افراد پر استرس زودتر پیر میشوند، نسبت به دیگران عکسالعمل منفی نشان میدهند و کنارهگیر میشوند که اینها همه نتیجه مدیریت نکردن استرس و واضح نبودن تکلیفشان با خودشان نسبت به عوامل استرسزاست.
چه خوب میشود که بجای انتخاب استرس، این رویکردها را در پیش بگیریم:
- از خودمان راضی باشیم
- همیشه جنبه مثبت اتفاقات را ببینیم
- از خدا بخاطر همه چیزهایی که به ما داده (بجای تمرکز بر آنچه نداده) شکرگزاری کنیم
- به دنیا نگاه مثبتی داشته باشیم
- خوبیهای افراد و خوبیهای خودمان را ببینیم
- سعی کنیم خودمان شرایط را بهتر کنیم بجای اینکه توقع داشته باشیم دیگران اینکار را انجام دهند
- به خودمان تکیه کنیم و از دیگران توقع کمک نداشته باشیم، نه طلبکار باشیم و نه بدهکار
اگر بتوانیم حیطه کار خودمان و دیگران را مدیریت کنیم، این ما خواهیم بود که استرس را مدیریت خواهیم کرد بجای اینکه استرس ما را مدیریت کند. این مسیر آسانی نیست و شاید نیاز باشد روش زندگی، شغل، انتخاب دوستان و سبک رابطهمان با اطرافیان را بازبینی کنیم و تغییراتی در رویکردمان نسبت به آنها بدهیم.
برای اولین قدم، باید به ذهنمان بقبولانیم که ما بردۀ استرس نیستیم بلکه رئیس آن هستیم؛ و در قدم بعدی با بکارگیری تکنیکها و تمرینهای مدیریت و کاهش استرس، برای خودمان آیندۀ مثبتتر و شادتری بسازیم.
امیدواریم همیشه شاد، آرام، موفق، پرکار و مثبتنگر باشید.